دنیس جوناس مادر جوناس ها درباره ی بزرگ شدنشون صحبت کرده.

نیک روی استیج خیلی مطمئن به نظر میاد.چه حسی داره وقتی که پسرتون رو میبینید که اونجوری کار میکنه؟

این جالبه.این روزا اون توی حال جالبیه.نیک ادم خیلی جدی ای هست. من واقعا بهش افتخار میکنم.من  در واقع برای یه چیز گریه کردم،فقط گوش کردن به اون و خوندن با اون.این هیچ وقت قدیمی نمیشه.

کی برای اولین بار احساس کردین که پسراتون سوپراستار های بین المللی شدن؟

وای خدا،فکرمیکنم اون خاطره ی خاصی نبود.ما فقط دیدیم که این بزرگ میشه.ما سخت کار کردیم،تمام خانواده باهم سخت کار کردن.من فکر میکنم شنیدن اهنگای اونا توی رادیو و رفتن به مکانها... .فکر میکنم احتمالا احمقانه ترین زمان در پرو بود.اونجا کلی ادم بیرون هتل بودن،تمام شب میخوندن(جاب ما خالی).و در لیما در شب مه همه جارو گرفته بود و هیج جارو نمیشد دید.نمیتونستم باور کنم که اونا ۲۴ ساعت رو اون بیرون موندن(بازم جای ما خالی)تمام مدت میخوندن.

جدول زمانی شما باید نامعقول باشه.تو زمانایی که باید با خانواده سپری کنین چطوری کارهاتون رو انجام میدین؟

چون که پسرام با هم کار میکنن و از یک خانواه هستن.ما یاد گرفتیم که چطوری کارامون و خانواده رو متعادل نگه داریم و نذاشتیم که این دو به راهای بد کشیده بشن.وقتی که اونا به مسافرت میرن من و همسرم واقعا خودمون رو به اونا اختصاص میدیم و سعی میکنیم بعنوان یک خانواده به هم باشیم.این دلیلیه که ما باهم ازدواج کردیم و در اولین موقعیت بچه دار شدیم.چون ما میخواستیم با هم باشیم.ما همیشه سعی میکنیم که در هر روز واسه با هم بودن وقت داشته باشیم.وقتی که همه خونه ایم باهم غذا میخوریم-ما همیشه بعنوان یک خانواده غذا میخوریم.این الان سخت تره چون اونا الان بزرگتر شدن اما وقتی فرصت ها مارو در این موقعیت میزارن که ما با هم باشیم،این عالیه.

شما الان توی دالاس خونه دارید.تا حالا خواستید که برید نیویورک؟

من زندگی در نیویورک رو دوست دارم.کوین که الان با زنش توی نیوجرسی زندگی میکنه و ما اهل نیوجرسی هستیم پس ما عادت کردیم که نزدیک این شهر باشیم.نیویورک جای عالی ای هست.

کارای مورد علاقتون که دوست دارین وقتی توی این شهرین انجام بدین چیه؟

خوب....من وقتی اینجام دوست دارم بخورم(باخنده).احساس این شهر،زندگی و....همه در اینجا هیجان انگیزه.

در مقایسه با سلبرتی های دیگه  به نظر میاد پسران شما سلامت شهرتشون رو حفظ کردن.بعنوان یک مادر چه کارهایی کردین که اونا همینطوری موندن؟

من فکر میکنم که تو باید روش سخت کار کنی .تو باید هر روز تلاش کنی که همون باشی که هستی.همسرم به نیک گفت:(فقط بدون که اون بیرون یکی هست که سخت تر از تو کار میکنه.)تو باید مواظب باشی که همیشه ممکنه عوش بشی و باید سخت تلاش کنی.من فکر میکنم که طرفداها یک نعمت اند.پسرا یاد گرفتن چطوری بقیه رو در اغوش بگیرن و واقعا دوستشون داشته باشن.بعنوان یک خانواده ما همیشه توی خونمون مهمون داشتیم و همیشه کسان دیگری هم با ما زندگی میکردن.پس پسرا فهمیدن چطوری مردم رو در اغوش بگیرن و بنظرم این بهشون کمک کرد که اجازه بدن مردم بیان تو زندگیشون و اول به فکر مردم باشن بعد خودشون()

نظرتون درباره ی دخترای دیگه که واسه پسراتون چاپلوسی میکنن چیه؟(ما رو میگه)

خوب من این موضوع رو که بقیه هم مثل من عاشق پسرام هستن دوست دارم.یادم میاد وقتی دختری جوون بودم عاشق هریسون فرد بودم و فکر میکنم این خوبه که این دخترا هم همین شور و شوق رو دارن.دیدنش قشنگه.من هیچ وقت واسش عصبانی نشدم.اصلا نمیتونم()

از بین اهنگای جوناس برادرز کدومش مورد علاقتون هست؟

از البوم تکی نیک“Olive and an Arrow”و از گروه Pushing Me Away.

ببخشید اگه ترجمه زیاد روون نیست.


نیک یا مجله ی تینیه مصاحبه داشته که در اون ازش پرسیدن که آیا جو رو برای البوم جدیدش نصیحت کرده؟

و نیک جواب داده:چیزی که بهش گفتم این بود که فقط خودت باش.که اون واقعا هم اینطوریه.اون تمام ضبطاش رو بیرون داده و با اهنگاش میشه ارتباط برقرارکرد.من احساس میکنم که اون بهترین ریکوردی رو که تونسته-باهاش سرافراز بشه-ساخته.این بخاطر اینه که اون به عنوان یک خواننده خودش بود.از live show هاش تا ویدئوش.تمام قسمت هاش با فلسفه سازگار بود()

و یه چیز دیگه:

دیروز البوم Lines.Vines.and Trying times دوساله شد.شما کدوم اهنگش رو بیشتر دوست داشتین؟از من که بهتره بپرسن کدومشو دوست نداشتم چون من به شخصه عاشق ۹تا اهنگشم.

خوب دیگه خدافظ.